دل نگرانی های من!
سلام پسرکم
اول از همه عیدت مبارک.
امروز تولد امام رضا هست و دومین ولادت هست که شما گذرانده ای اول تولد حضرت معصومه. دهه کرامت رو پشت سر گذاشتیم.😙
راستی امروز به قمری سالگرد ازدواج مامانی و بابایی و تولد آجی ساده هم هست. همش مبارک باشه😊
امروز بیست و هشتمین روز از زندگی توست و ما هنوز درگیر زردی شمائیم!😐
نگرانی از این زردی اعصابم را به هم ریخته.
پنجشنبه دوباره رفتیم آزمایش و دوباره از شما خون گرفتند و با گریه هایت انگار قلبم را می فشردند.
درجه ی زردی یه کم بالاتر رفته بود و ۱۲.۵ شده بود و من نگران تر از قبل شدم.😣
بدتر از همه هم اینه که هر کی می بینتت میگه زردی داره ها دکتر رفتین؟ خطرناکه ها! و این حرفها استرس مرا زیادتر میکنه!
امروز دوباره رفتیم دکتر.
وقتی جواب آزمایش رو دید گفت مشکلی نیست و اصلا خطرناک نیست و ممکنه حتی تا یک ماه دیگه هم زردی رو داشته باشی فقط باید هر به ۱۰ روز یا دو هفته دوباره آزمایش بدیم و زردیت رو چک کنیم.🙄
گفت ممکنه به شیر مادر حساسیت داشته باشه و اگه میخوایم میتونیم ۴۸ ساعت شیر مادر رو قطع کنیم و شیر خشک بهت بدیم اما بعدش ممکنه دیگه شیر مادر رو نخورده و من توصیه به شیر خشک نمیکنم!
نمیدونم اما خودم هم دوست ندارم شیر خشک بهت بدم.
فردا نوبت گرفتیم ببریمت برای ختنه، اما بعد فهمیدیم فرداشب مهربرون احمد خاله هست و احتمالا پس فردا هم عقدش هست و باید بگذاریم دو سه روزی دیرتر.
امید به خدا.
امیدوارم این روزهای نگرانی هم زودتر طی بشه و مشکل زردی شما هم برطرف بشه و ختنه کردمت هم خیلی برات سخت نباشه.😊
خیلی دوستت دارم عزیزم.😍