۳ماهگی گل پسری من😙
پسرکم سلام این پست رو باید ۱۳ روز پیش برات می گذاشتم اما اصلا فرصت نکردم از یه طرف واکسن و تولد ۶ سالگی ساره و آماده کردنش برای مدرسه و ورودش به مدرسه و از طرف دیگه هماهنگ شدن با مهر و زود بیدارشدنها و تزئینات دفتر ساره و ... شما هم که ماشاالله در حال بزرگ شدنی و مدام میخواهی بنشینم و باهات حرف بزنم. و اما این پست: سه ماهگیت مبارک عزیزکم. و شما در پایان ۳ماهگی وقتی باهات حرف می زدیم لبخند میزدی و هرازگاهی خنده ی صدادار داشتی. صداهایی از خودت درمی آوردی مثل آقا و ... دستانت دیگه همیشه مشت نبود و یه کم باز نگه می داشتی. وقتی شما رو می نشاندیم روی مبل تعادل داشتی و سرت رو برای یه مدتی بالا نگه می داشتی. در حالت دمر...