امیرعباسامیرعباس، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

برای امیرعباس گلم

خاطرات پسر گلم

۷ ماهگی😘

پسر گلم سلام این پست رو دوم بهمن ماه نوشتم اما نشد پست کنم: قد:۷۱ دورسر:۴۵ وزن۹کیلو و نیم هفت ماهگیت مبارک البته با ۶ روز تاخیر😉 چقدر بزرگ شده ای در این یک ماه و چقدر پیشرفتهات چشمگیر شده😘 دیگه سریع دمر می افتی و چند روزی هم هست که می غلتی و سرعتت نسبتا بیشتر شده (اصلا چهار پایی کردن رو دوست نداری) برام جالبه غلتیدنت! مخصوصا وقتهایی که با تلاش بسیار با غلتیدن به چیزی که میخوای میرسی بهت افتخار میکنم. روروئک سواریت هم بهتر شده. قبلا فقط روی موکت می تونستی چند قدمی بری اما الان روی فرش هم میتونی البته با سرعت کم😁 که طبیعیه 😊 دیگه اینکه خیلی خواستنی تر از قبلا شدی. خنده های صدادار بیشتر شده مخصوصا وقتهایی که سار...
30 بهمن 1398

شش ماه و نیمگی و پایان انتظار من😘

عزیز دلم سلام باز هم پیشرفتی دیگر و پایان انتظار من 😊 سه شنبه ۹ دی ماه خونه ی خاله راضی بودیم که: برای اولین بار بدون کمکِ کسی یا چیزی خودت دمر افتادی. اینقدر ذوق رو کردم که نگو. من و خاله توی آشپزخونه بودیم و وقتی اومدیم تو رو در این حال دیدیم😊 روی شکم بودی اما انگار ناراضی و اصلا این حالت رو دوست نداشتی و گریه افتاده بودی😁 تا شب دو بار دیگه هم دمر افتادی. اولاش خیلی تلاش می کردی و با سختی بسیار و فقط روی پهلوی چپت دمر می افتادی اما الان دیگه به راحتی و روی دو پهلو دمر می افتی اما در کل خیلی این حالت رو دوست نداری شاید چون هنوز نمی تونی سینه خیز بری😉 بهت تبریک میگم عزیزم. خیلی دوستت دارم.😍😍😍 گریه میکردی ...
21 دی 1398

پسرک روروئک سوارِ من😊

عزیز دلم سلام شنبه هفتم دی ماه روروئک آجی ساره رو آوردم و توی اون نشوندمت. اول برات عجیب بود اما الان بهش عادت کردی. البته خیلی توش نمیگذارمت چون میگن خوب نیست ولی برای اینکه باهاش آشنا باشی بد نیست😉 ساره هم توش نشست و گفت از منم عکس بگیر😁 😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍 ...
10 دی 1398
1